همانطور که همه ما بیشتر به فناوری دیجیتال وابسته می شویم، داده های بیشتری تولید می شود و از آنجایی که دادهها به اطلاعات تجاری تبدیل میشوند، موارد استفاده تجاری برای این منبع هرگز از رشد باز نمیماند، دادهها نیروی محرکه شرکتها در سراسر جهان هستند.
اکنون، با بیش از 2.5 کوینتیلیون بایت داده (یک کوئینتیلیون برابر با یک میلیون تریلیون) که روزانه تولید میشود، تعداد بینشهایی که یک شرکت میتواند از سیاستهای داده محور تولید کند، خیرهکننده است. با این حال، تبدیل اطلاعات به استراتژی های عملی کار دیگری است. اینجاست که تجسم داده وارد می شود.
تجسم داده ها راهی برای جمع آوری و انتقال حقایق به شیوه ای آسان است. با شناخت نقش، مزایا و کاربردهای تجاری آن، می توان کسب و کار را برای بهتر شدن ارتقا داد.
تجسم داده چیست؟
به سادگی این فرآیند نمایش اطلاعات به صورت گرافیکی است. نمودارها، امارها ، نمودارهای پراکنده، نقشههای حرارتی، نقشههای سلسله مراتبی و موارد دیگر، همه اشکالی برای تجسم دادهها هستند که به تحلیلگران تجاری کمک میکنند تا معنای پشت حقایق را تفسیر کنند. این رسانه ها که پیشرفت تغییر و همچنین رفتارهای بازار را برجسته می کنند، می توانند تفاوت بزرگی در بازاریابی و بهبود عملیات تجاری ایجاد کنند.
داده ها تنها زمانی خوب هستند که قابل درک باشند. به عنوان مثال، اگر میلیون ها نقطه داده مربوط به مشتریان خود را ذخیره کنید اما ابزاری برای تجسم آن داده ها ندارید، اطلاعات ذخیره شده شما مفید نخواهد بود. تنها چیزی که اتفاق می افتد این است که بودجه شما را از طریق مصرف انرژی و هزینه های امنیتی بلعید. تجسم اطلاعات به صورت تصویری کلید موفقیت کسب و کار است.
تجسم داده ها چه سودی برای شرکت ها دارد؟
این مزایا از شفافیت و وضوح ارتباطات موثر داده ها ناشی می شود. مهم نیست که استراتژی جمعآوری دادههای شما چقدر مؤثر باشد، بدون تجسم مؤثر در بهبود کسبوکار شکست خواهید خورد. این به این دلیل است که ما انسان ها موجوداتی بسیار بصری هستیم و در واقع اکثریت قشر یا سطح مغز (بیش از 50٪) به پردازش اطلاعات بصری اختصاص دارد. این نشان می دهد که ما چقدر به محرک های بصری برای درک دنیای اطراف خود متکی هستیم. همین امر در مورد داده ها نیز صادق است.
با استفاده از قدرت طبیعی رسانه های بصری برای ایجاد بینش های آموزنده از داده ها، شرکت ها این قدرت را دارند که عملیات خود را برای بهتر شدن تغییر دهند. این به دلیل ماهیت رابطه ما به عنوان انسان با اطلاعات بصری است. با استفاده حداکثری از این رابطه، برقراری ارتباط و اجرای استراتژی های تجاری قابل اجرا ساده تر و آسان تر می شود.